از امروز تصمیم گرفتم بخشی رو باز کنم به اسم سخنی با قاضی القضات شهرمان. آخه می دونید؟ ما که صدامون اونقد بلند نیس که از گوش خودمون یا نهایتا دوستامون بالاتر بره پس شاید اینجوره وقتی حرفی می زنیم یه وقتی یه جایی یه کسی حرف مارو بشنوه و به قاضی القضات شهرمون برسونه.قدیم ندیما وقتی مردم دعوایی داشتند می رفتند پیش قاضی شهرشون مشکلشون رو حل کنه اما الان هر کسی می خواد مشکلی درست کنه میره پیش قاضی!
من به عنوان مکتب رفته درس حقوق و اونم در مرتبه ارشدش این بخش رو باز کردم تا حداقل عقده دلمون رو از وضعیت حقوقی و قضایی شهرمون باز بکنیم و امید داشته باشیم که شاید به سمع و نظر شریف قاضی القضات عزیز برسه.
اشتباه نکنید نمی خوام مث برخی قلم بدستان بوق دستم بگیرم و 3 هزار میلیارد تومن رو فریاد بزنم. اون موضوع در برابر حرفای من خیلی کوچیکه.اگه 20 نفر آدم با رانت و ارتباط و خیلی چیزای دیگه 3هزار میلیارد تومن خوردند، هر روز به خاطر ضعف سیستم و قانون و ناکارآمدی برخی عاملان قضایی روزانه به بیش از 3هزار نفر ظلم میشه.شما قضاوت کنید کدومش مهمتر و بالاتره.
بازم اشتباه نکنید. نمی خوام نق بزنم و الکی مسئولین قضایی شهرمون رو زیر سوال ببرم. فقط می خوام به عنوان کسی که یه کم و فقط یه کم چیز می فهمه و بعضی چیزا رو می بینه به قاضی القضات محترم بگم که نماد اجرای عدالت در شهرمون شما هستید و آخرین جایی که مردم بهش امید دارند که به حقشون برسند شمایید پس اگه مردم پیش شما هم ناامید بشند و عدالت رو پیدا نکنند، به مقاصه روی می آورند و سعی می کنند خودشون حقشون رو بگیرند و از همه کس و همه چیز هم ناامید می شوند و همه رو دزد می بینند و برای دزدی از دیگران مجوز صادر می کنند و می فهمند که قوانین شهر ما به نفع فرار مجرم از مجازاته نه احقاق حق مظلوم!!!
از این به بعد در هر قسمت به بخشی از کمکاری ها و بی عدالتی های زیر مجموعه قاضی القضات می پردازیم.