سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حلقه منتظران
حسادت و تملّق روا نیست، جز در جستجوی دانش . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
صفحه نخست
پیام رسان
پست الکترونیک
اوقات شرعی
لوگوی وبلاگ
آمار و اطلاعات
بازدید امروز :196
بازدید دیروز :84
کل بازدید :513088
تعداد کل یاداشته ها : 179
103/9/10
5:12 ص
موسیقی
مشخصات مدیروبلاگ
عبدالله عاصی[94]
عبدالله هستم بنده خدا و از کثرت گناهان مشهور به عاصی
خبر مایه
بایگانی وبلاگ
آخرالزمان[5]
ناشنیده های گفتنی[29]
صندوقچه کوچک دلتنگی[24]
معنای الله اکبر[1]
اباعبدالله الحسین علیه السلام[7]
متن کامل حدیث معراج[2]
متن کامل حدیث عنوان بصری[1]
فقط دختران بخوانند ![1]
فقط مجردها بخوانند ![1]
در محضر ذات اقدس اله جل جلاله[2]
نماز غذای روح[1]
ماه رمضان[8]
درمحضر امام رئوف علیه السلام[5]
خطبه فدکیه حضرت زهرا سلام الله علیها[3]
در محضر صادق آل محمد علیهم السلام[1]
نامه تاریخی عمر به معاویه[2]
در محضر امام حسن عسکری علیه السلام[2]
در محضر پادشاه عالم امکان عجل الله فرجه[1]
عشق یعنی . . .[1]
تئوری آرامش[1]
چهل حدیث[2]
کتیبه[5]
فضیلت و خواص سوره ها[3]
در محضر امام موسی کاظم علیه السلام[2]
سخنی با قاضی القضات[2]
لوگوی دوستان
پیوند دوستان
ولایت نور
شاید منتظر
.: شهر عشق :.
وبلاگ گروهیِ تَیسیر
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
گیاهان دارویی
سرزمین رویا
عکس نوشته
دانایان
شهریار کوچه ها
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
عطر حضور
اباصالح
دهاتی
همدرد تو
مشاور
تنهاترین معصوم
او خواهد امد
عالم در انتظار مهدی زهرا
پادشاه خوبان
زمانه ظهور
گوهرکمال
دلنوشته ها
رسم انتظار
اندیشه اسلامی
گپی با معبود
شهید عشق
دلتنگ ظهور
امام تنها
نسیم رهایی
نگاه منتظر
عاشقان علی
زمزمه باران
خاطره
پخش کتاب پکتا
صراط
حدیث آرزومندی
آبنوس
پلاک خونی
ولایت سید علی
جوانان عمار
پاسخ به همه شبهه ها
خادمین اباالفضل
بقیه الله الاعظم
تا انقلاب مهدی
جنبش مصاف
✘ niloo bitch
زنگ تفریح
عناوین یادداشتهای وبلاگ
برویم گناه کنیم
سگ هار آزاد می شود
با رهبر آماده شویم
گمشده ما در فضای مجازی
عناوین یادداشتها[179]
همیشه ارزشمندید
عبدالله عاصی
یک سخنران مشهور سمینارش را با در دست گرفتن بیست دلار اسکناس شروع کرد
او پرسید چه کسی این بیست دلار را می خواهد؟
دست ها بالا رفت.او گفت:من این بیست دلار را به یکی از شما می دهم
اما اول اجازه دهید کاری انجام دهم
.
او اسکناسها را مچاله کرد و پرسید چه کسی هنوز این ها را می خواهد؟
باز هم دست ها بالا بودند.او جواب داد خوب. اگر این کار را کنم چه؟
او پول ها را روی زمین انداخت و با کفشهایش آنها را لگد کرد
بعد آنها را برداشت و گفت
:
مچاله و کثیف هستند حالا چه کسی آنها را می خواهد؟
بازهم دستها بالا بودند
سپس گفت
:
هیچ اهمیتی ندارد که من با پولها چه کردم شما هنوز هم آن ها را می خواستید
چون ارزشش کم نشد و هنوز هم بیست دلار می ارزید
.
اوقات زیادی ما در زندگی رها می شویم، مچاله می شویم
و با تصمیم هایی که می گیریم و حوادثی که به سراغ ما می آیند آلوده می شویم
.
و ما فکر می کنیم که بی ارزش شده ایم
اما هیچ اهمیتی ندارد که چه چیزی اتفاق افتاده یا چه چیزی اتفاق خواهد افتاد
.
شما هرگز ارزش خود را از دست نمی دهید
.
کثیف یا تمیز،مچاله یا چین دار
شما هنوز برای کسانی که شما را دوست دارند بسیار ارزشمند هستید
.
ارزش ما در کاری که انجام می دهیم یا کسی که می شناسیم نمی آید
ارزش ما در این جمله است که: ما که هستیم؟
هیچ وقت فراموش نکنید که شما استثنایی هستید
90/3/3::: 3:38 ع
اولین دیدگاه را شما بگذارید
قسم به جان شما خوب می شوم