ما آدمها مثل زنان هندی روی زمین راه میرویم، با یک سبد در جلو و یک سبد در پشت. در سبد جلو، صفات نیکمان را میگذاریم و در سبد پشتی عیبهایمان را نگاه میداریم.
به همین دلیل در روزهای زندگی، چشمانمان را بر صفات نیک خود میدوزیم و فشارها را در سینهمان حبس میکنیم. در همین زمان است که بیرحمانه پشت سر همسفرمان که پیش روی ما حرکت میکند، گام برداشته و تمامی عیوبش را میبینیم.
به عبارتی ساده، حسنهای خود و عیوب دیگران جلوی چشممان قرار دارد. این گونه است که درباره خود، بهتر از او داوری میکنیم بیآنکه بدانیم کسی که پشت سر ما راه میرود درباره ما به همین شیوه میاندیشد.
«پائولوکوئیلو»