اصولاً همه ما با این معضل آشنایی داریم و بنابراین نیاز به معرفی چندانی ندارد. آنچه لازم است مورد بیان قرار گیرد، اثرات و عوارضی است که این کار بر روی ما می گذارد.
به دلیل گسترش وسایل ارتباطی و انواع رسانه ها دسترسی به محتواهای پورنو و یا بطور مشخص (س ک س) در میان ما شایع شده و بیشتر از همه میان گروه های سنی نوجوانان و جوانان بروز یافته است.
بهمین دلیل لازم دیدم برخی از عوارض شدید و وحشتناک که معمولاً اثراتش تا آخر عمر گریبان آدمی را می گیرد را بطور خلاصه بگویم تا دوستان خوبم بیشتر نسبت به انجام این کار فکر کنند و با دقت و تامل در آثار مهلک و ویرانگر خودارضایی نسبت به انجام ندادن و دوری از آن تصمیم جدی بگیرند و همچنین از چیزهای تحریک آمیز که فرد را بسوی انجام این عمل خطرناک ترغیب می کند به شدت دوری کنند.
ما در این نوشتار عوارض ناشی از عمل زشت و خطرناک خودارضایی را در سه دسته عوارض معنوی، جسمی، روحی و روانی بیان می کنیم:
عوارض معنوی خودارضایی:
1. خودارضایی از گناهان کبیره است. گناهان کبیره گناهان بزرگی هستند که آثار بسیار بدی دارد و عذاب دردناکی را در دنیا و آخرت برای فرد گنهکار بهمراه می آورد و توبه از آن بسیار سخت خواهد بود.
2. کسیکه خودارضایی می کند از رحمت خدا دور می شود و کسیکه از رحمت خدا دور شود همه عالم از او روی بر می گردانند. در روایات آمده کسیکه این عمل زشت خودارضایی را انجام می دهد بوی تعفنی از او به آسمان می رود که از شدت بدی آن بو فرشتگان فرد گنهکار را لعنت می کنند.
3. کسیکه خودارضایی کند رزق و روزی او کم می شود و مشکلات زندگی بر سرش خراب می شود.
4. از آنجا که فرد خطاکار خودش می داند دارد خطا می کند، همواره در احساس گناه و عذاب وجدان به سر می برد و هر باری که این عمل نکبت بار را انجام می دهد، از خودش بدش می آید و حتی خود را مورد سرزنش و نفرین قرار می دهد.
5. فردی که مکرراً خودارضایی می کند و خودش هم می داند که این عمل گناه است، به انجام گناه عادت می کند و حتی ممکن است گناههای دیگری را نیز به راحتی انجام دهد.
عوارض جسمی خودارضایی:
1. انسان با هر باری که این کار را انجام می دهد به اندازه انرژی دو روز کار سخت را از خود خارج می کند و بهمین دلیل بدن فرد به شدت ضعیف و لاغر می گردد.
2. عقیم شدن: تداوم عمل خطرناک خودارضایی به دلیل اینکه به بدن زمان کافی برای تولید اسپرم نمی دهد می تواند موجب تولید ناقص اسپرم و در نتیجه عقیم شدن فرد شود.
3. خودارضایی قدرت و توان جنسی فرد را کم می کند بطوری که فرد بعد از ازدواج نمی تواند رابطه جنسی خوبی با همسرش برقرار کند و بهمین دلیل دچار مشکلات خانوادگی و حتی طلاق و جدایی می گردد. بنابراین خودارضایی باعث می شود فرد در آینده از زندگی مشترک خود در کنار همسرش احساس رضایت نداشته باشد و لذت نبرد.
4. انجام این عمل باعث ایجاد فشارهای شدید عصبی می شود و تقریباً تمام اعصاب بدن را تحت تاثیر قرار می دهد.
5. بیماری خودارضایی در طولانی مدت می تواند احتمال ابتلا به سرطان پروستات را افزایش دهد. پروستات غده ای است که در پایین ترین نقطه بدن میان محل دفع و بیضه ها قرار دارد. غده پروستات وظیفه تولید پروتئین لازم برای خروج منی را بر عهده دارد. فردی که عادت به خودارضایی دارد و به دفعات زیاد این عمل را انجام می دهد، در کار غده پروستات اختلال ایجاد میکند و همین امر باعث سرطانی شدن این غده می شود.
6. از جمله دیگر اثرات وحشتناک جسمی عمل خودارضایی، بروز انواع بیماریهای پوستی و تناسلی می باشد. خودارضایی می تواند انواع بیماری های پوستی خطرناک مثل سفلیس و سوزاک و سایر عفونتهای پوستی و دستگاه تناسلی را در پی داشته باشد و حتی در سیستم ادراری فرد نیز مشکل ایجاد کند.
7. به خاطر میزان زیاد انرژی که از دست داده همیشه احساس خستگی و بیحالی می کند.
8. بخاطر تصورات غیرواقعی که فرد در فکر خود می سازد، مایع میانجی عصبی بیش از حد معمول ترشح می شود و اطلاعات دروغین و غیرواقعی را میان سلولهای عصبی جابجا می کند بهمین دلیل آسیب جدی به مغز وارد می شود.
9. به دلیل فشار زیادی که به همه سیستم های بدن وارد می شود، قلب مجبور می شود با سرعت بیشتری عمل خون رسانی را انجام دهد و همین امر باعث بروز بیماری های قلبی و عروقی و بالا رفتن ضربان قلب می شود.
10. موجب دردهای عضلانی در ناحیه تحتانی بدن، دستها، پاها و کمر می شود.
11. تحقیقات نشان داده این کار باعث ضعیف شدن شدید بینایی و شنوایی می شود. همچنین باعث سیاه شدن دور چشم ها و گودی چشم نیز می شود.
12. بی خوابی و یا بدخوابی از دیگر عوارض این کار است.
13. بخاطر آسیبی که به مغز وارد می شود، حافظه را به شدت کاهش می دهد.
14. موجب فشار به کلیه ها و گاهی اختلال در کارکرد کلیه ها می شود.
15. در برخی افراد به دلیل بهم ریختن نظم عملکرد هورمون ها باعث بیرون زدن جوشهای دردناک هورمونی می شود که چهره افراد را زشت می کند.
عوارض روحی و روانی:
1. از عوارض عمده ناشی از خودارضایی گرفتن استرس شدید است. فردی که خودارضایی می کند شدیداً استرس می گیرد.
2. عذاب وجدان و نفرت از خود از جمله اثراتی است که هم از نظر معنوی و از نظر روحی بر فرد می گذارد.
3. فشارهای شدید عصبی ناشی از این کار موجب بروز تنش های عصبی و ضعیف شدن اعصاب فرد می شود.
4. کم صبری و بی طاقتی از اثرات دیگر فشارهای عصبی ناشی از خودارضایی می باشد.
5. کسیکه خودارضایی می کند به شدت اراده اش ضعیف می شود و در کوچکترین تصمیم گیری ها نیز دچار ترس و اضطراب شدید می شود. خودارضایی اراده را ضعیف می کند و قدرت تصمیم گیری را از فرد می گیرد. تا حدی که حتی قدرت ترک این عمل را هم نخواهد داشت.
6. فرد برای اینکه از خودارضایی لذت ببرد و ارضا شود اول یک صحنه تحریک آمیز را تخیل می کند یا می بیند. با هر بار انجام خودارضایی تخیل و تصور حالت قبلی برای فرد عادی می شود و سعی می کند تصوری بالاتر و لذت بخش تر را در ذهنش بسازد و ببیند. بنابراین هر دفعه نسبت به انجام رابطه جنسی بیشتر و شدیدتر از قبل حریص می شود. این حرص و ولع تا حدی پیش می رود که فرد در عالم واقعیت دیگر از رابطه عادی لذت نمی برد و همواره به دنبال روابط عجیب و غریب و تجربیات غیرمعمول می باشد. تمایل به چنین کاری باعث ایجاد بیماری فکری جنسی می شود که فرد به جاهای هولناکی می کشاند و زندگی فرد را از بین خواهد برد. (توضیح این مورد بسیار پیچیده است.)
7. فردی که خودارضایی می کند در واقع لذت نمی برد بلکه همواره با این کار می خواهد از دردی که به سبب فکر به تصورات پوچ و بیهوده ای که در ذهنش ایجاد کرده خلاص شود. اما هیچگاه خلاص نخواهد شد و بیشتر درد خواهد کشید و بهمین دلیل هیچوقت آرامش نخواهد داشت.
8. موجب بی حوصلگی می شود.
9. تمرکز فکری را از بین می برد.
10. شدیداً افسردگی ایجاد می کند. بخاطر همان احساس گناه و نفرت از خود!
11. اعتماد به نفس آدم را به شدت کاهش می دهد. که نتیجه اش ضعف اراده را در پی دارد.
12. فرد را گوشه گیر می کند تا حدی که بخاطر احساس گناه و اضطراب و پایین بودن اعتماد بنفس می ترسد که در بین دیگران حاضر شود و با مردم ارتباط برقرار کند.
راه حل:
در اینجا برخی از راه حلهای ترک خودارضایی را اشاره می کنیم:
1. شناخت عوارض و اثرات مخرب آن: وقتی ما بدانیم که خودارضایی چه بلاهایی سر جسم و روح و فکر و عاقبت و آینده ما می آورد نه تنها از آن دوری می کنیم بلکه فرار می کنیم و حتی از چیزهایی که ممکن است ما را به سمت خودارضایی تحریک کند دوری می کنیم.
2. ایمان به خداوند مهربان و همیشه به یاد خدا بودن و خداوند را در نظر داشتن می تواند کمک بسیار زیادی در دوری از این گناه مهلک به ما بکند. در این زمینه نباید از تاثیر معجزه گر و بالای نماز اول وقت در ایجاد آرامش درونی و دوری از این گناه غافل شویم.
3. در هنگام هجوم افکار پلید و تمایل به انجام گناه خودارضایی ذکر لاحول و لا قوه الا بالله معجزه می کند.
4. خواندن سوره نور و سوره واقعه سپری میان انسان و این گناه ایجاد می کند.
5. توبه واقعی و تصمیم جدی بر ترک این کار و عدم تکرار آن از همین الان می تواند قدرت اراده شما را در دوری از انجام این عمل زشت چند برابر کند.
6. توسل به اهل بیت و کمک خواستن از آنها یکی از بهترین راههای دوری از این کار است. از هر یک از امامانی که بیشتر دوستش دارید، کمک بخواهید. مشکل خود را به او بگویید و از او در قدرت دادن به شما برای ترک این عمل پلید و وحشتناک یاری بخواهید. مطمئن باشید شما را یاری خواهند کرد. زیرا آنها امامان هدایتگری هستند که مانند دوست و پدری مهربان، کمک به ما را وظیفه خود می دانند. هر وقت افکار پلید به سراغتان آمد آن امام دوست داشتنی خود را صدا بزنید و از او کمک بخواهید.
7. در بحرانی ترین شرایط که هیچ کار دیگری از دستتان بر نمی آید، دوش آب سرد را از دست ندهید. آرامتان می کند.
8. مواظب غذایتان باشید. مخصوصاً شبها غذای چرب، تند و پرانرژی مانند ماکارونی و فست فود نخورید. غذای بیحال کننده مثل دوغ و ماست را شبها نخورید.
9. محل خوابیدن خود را جوری قرار دهید که از عوامل تحریک کننده دور باشید. محل خواب شما نباید خیلی گرم و نرم باشد. هیچگاه حتی در بدترین شرایط برهنه نخوابید.
10. نگاه خود را کنترل کنید تا فکرهای پلید سراغتان نیاید. گوشی و تبلت و لپ تاب خود را از عکسها و فیلمها پاک کنید. نگاه خود را در ارتباط با جنس مخالف حفظ کنید. در موقعیت خلوت و شهوت آمیز و یا مهمانی های تحریک آمیز قرار نگیرید و سریعاً فرار کنید. حرفها و جوکهای تحریک آمیز نگویید و نشنوید. لزومی ندارد همه برنامه های ماهواره را تماشا کنید. وقتی نمی توانیم تشنگی خود را فعلاً بر طرف کنیم چرا خود را تشنه تر کنیم که بیشتر درد بکشیم؟!!!
11. برای روز خود برنامه منظم داشته باشید و در برنامه روزانه خود حتما حتما ورزش و مطالعه را بگنجانید.
12. با تمرکز بر خود و انجام تمرین بسیار، اراده خود را در کنترل شهوت تقویت کنید. اگر هر کاری کردید نتوانستید جلوی تمایل خود را بگیرید، به نفس خود وعده بدهید که بعداً این کار را انجام خواهید داد و انجام این کار را به زمان دیگری موکول کنید.
امیدوارم بتوانید با تمرین زیاد، اراده خود را قوی کنید و فردی محکم و قوی و شاد باشید.
فقط باید بدانید که شدنی است و شما می توانید.
Grâce au nom de Dieu, Clément et Miséricordieux
Aux jeunes d"Europe et d"Amérique du Nord
Les événements récents survenus en France ainsi que d"autres faits similaires dans certains pays occidentaux m"ont convaincu de vous écrire ce message. J"ai choisi de m"adresser à vous directement non pas par une volonté délibérée d"ignorer vos parents, mais parce que le futur de vos pays est entre vos mains, et que la quête et recherche de la vérité anime davantage vos cœurs. De même, je ne cherche pas ici à m"adresser aux responsables politiques car je pense qu"ils ont, de façon consciente, séparés les chemins de la politique de ceux de l"honnêteté et de la franchise.
Le sujet que je souhaite aborder ici avec vous est l"islam, et plus spécifiquement le visage qui vous en est présenté. Depuis deux décennies, c"est-à-dire peu après l"effondrement de l"Union soviétique, tout a été fait pour présenter cette religion comme un ennemi qu"il faudrait craindre. L"attisement des sentiments de peur et de haine et leur utilisation dans des buts peu louables ont malheureusement un long passif dans l"histoire politique de l"Occident. Il n"est pas question ici d"évoquer les phobies diverses qui ont pu être véhiculées au sein des nations occidentales. En parcourant rapidement les études historiques actuelles, vous pouvez vous-mêmes vous rendre compte que les recherches historiographiques récentes effectuent une critique conséquente du rôle des Etats occidentaux dans la falsification de l"image des autres nations et cultures. L"histoire de l"Europe et des Etats-Unis est marquée par la honte de la période de l"esclavage puis celle de la colonisation, ainsi que par tout un ensemble d"oppressions et d"injustices commises vis-à-vis des personnes de couleur ou de croyances différentes. Vos chercheurs et vos historiens ont consacré de nombreuses études critiques aux effusions de sang commises au nom de la religion lors des dissensions entre catholiques et protestants, ou encore au nom de la nation ou de l"ethnie durant les Première et Seconde Guerres mondiales.
Le fait de reconnaître de tels faits mérite en soi d"être loué. Je ne souhaite cependant pas ici dresser un inventaire de cette longue liste d"événements regrettables, mais plutôt vous inviter à poser à vos intellectuels la question suivante : pourquoi, en Occident, la conscience collective se réveille toujours avec plusieurs décennies, si ce n"est plusieurs siècles de retard ? Pourquoi l"examen de cette conscience collective doit-il être exclusivement tourné vers des réalités appartenant à un passé lointain, et passer sous silence les questions actuelles ? Pourquoi cherche-t-on à empêcher la formation d"une réflexion générale au sujet d"une question aussi importante que celle de la façon d"aborder et de traiter la culture et la pensée musulmanes ?
Vous savez bien que l"humiliation et le fait de susciter des sentiments de haine et de peur vis-à-vis de "l"autre" constituent le terreau commun à l"ensemble des entreprises de domination fondées sur l"oppression. Je souhaite maintenant que vous vous demandiez pourquoi cette fois-ci, la vieille politique de fomentation de la peur et de la haine a pris l"islam et les musulmans comme objectif, et ce avec une intensité sans précédent. Pourquoi dans le monde actuel, le système du pouvoir souhaite-t-il reléguer la pensée islamique à la marge et la confiner à un rôle passif ? L"islam comprendrait-il des pensées et valeurs qui viendraient contrarier les ambitions des grandes puissances ? Quels intérêts dessert la diffusion de représentations erronées au sujet de l"islam ? Mon premier souhait est donc que vous vous interrogiez au sujet des éléments motivant une telle diabolisation massive de l"islam.
Mon second souhait est qu"en réaction aux nombreux a priori et jugements négatifs, vous essayez de mieux connaître cette religion, et ce de façon directe et sans intermédiaire. Une logique saine implique au moins que vous sachiez ce qu"est exactement cette réalité que l"on cherche à vous faire fuir et que l"on vous présente sous un jour menaçant. Je ne vous invite pas forcément à accepter la façon dont j"envisage l"islam ou telle conception particulière à son sujet, mais je vous incite à refuser que cette réalité dynamique et influente du monde actuel vous soit présentée au travers du filtre de desseins politiques peu louables. Ne permettez pas que les terroristes souvent issus de ces mêmes pouvoirs qui prétendent les dénoncer vous soient présentés comme étant les représentants de l"islam. Essayez de connaître l"islam à travers ses sources authentiques et de première main, à travers le Coran et la vie de son Prophète. La question mérite d"être posée : avez-vous déjà consulté directement le livre sacré des musulmans ? Avez-vous étudié les enseignements humains et moraux dispensés par le Prophète de l"islam ? Avez-vous déjà pris connaissance du message de l"islam à travers une source autre que celle des médias ? Vous êtes-vous déjà demandé sur quelle base et selon quelles valeurs ce même islam que l"on diabolise a pu être à la source de l"une des plus grandes civilisations du monde, et constituer le berceau des plus grands penseurs, et ce pendant de nombreux siècles ?
Je vous demande de ne pas permettre que les portraits dénigrants que l"on peut faire de cette grande religion dressent des barrières psychologiques entre cette réalité et vous, vous privant ainsi toute possibilité de jugement impartial. Dans un monde où les moyens de communication ont brisé les barrières géographiques, ne permettez pas que l"on enserre votre esprit dans des limites construites de toutes pièces. Bien que personne ne puisse à lui seul combler le fossé créé entre ces a priori et la réalité, chacun d"entre vous peut, en s"efforçant personnellement de distinguer le vrai du faux, contribuer à créer des ponts fondés sur une pensée juste et libre ; ce sont ces ponts qui contribuent à réduire de tels fossés. Malgré les difficultés inhérentes à un tel défi, cet effort de pensée peut contribuer à faire naître de nouvelles interrogations dans vos esprits ayant soifs de vérité. Et vos efforts en vue d"obtenir une réponse à ces questions constituent en soi une occasion pour découvrir de nouvelles vérités. Par conséquent, ne laissez pas passer cette occasion de parvenir à une compréhension plus juste et exempte de préjugés de l"islam. Ainsi, peut-être, grâce à votre sens de la responsabilité vis-à-vis de ce qui est vrai et juste, les futures générations pourront se pencher sur cette période d"interactions de l"Occident avec l"islam avec une conscience plus apaisée qu"auparavant.
Seyyed Ali Khamenei
21 janvier 2015
Message of ayatollah Seyyed Ali Khamenei, Leader of The Islamic Republic of Iran
In the name of God, the Beneficent the Merciful
To the Youth in Europe and North America,
The recent events in France and similar ones in some other Western countries have convinced me to directly talk to you about them. I am addressing you, [the youth], not because I overlook your parents, rather it is because the future of your nations and countries will be in your hands; and also I find that the sense of quest for truth is more vigorous and attentive in your hearts.
I don’t address your politicians and statesmen either in this writing because I believe that they have consciously separated the route of politics from the path of righteousness and truth.
I would like to talk to you about Islam, particularly the image that is presented to you as Islam. Many attempts have been made over the past two decades, almost since the disintegration of the Soviet Union, to place this great religion in the seat of a horrifying enemy. The provocation of a feeling of horror and hatred and its utilization has unfortunately a long record in the political history of the West.
Here, I don’t want to deal with the different phobias with which the Western nations have thus far been indoctrinated. A cursory review of recent critical studies of history would bring home to you the fact that the Western governments’ insincere and hypocritical treatment of other nations and cultures has been censured in new historiographies.
The histories of the United States and Europe are ashamed of slavery, embarrassed by the colonial period and chagrined at the oppression of people of color and non-Christians. Your researchers and historians are deeply ashamed of the bloodsheds wrought in the name of religion between the Catholics and Protestants or in the name of nationality and ethnicity during the First and Second World Wars. This approach is admirable.
By mentioning a fraction of this long list, I don’t want to reproach history; rather I would like you to ask your intellectuals as to why the public conscience in the West awakens and comes to its senses after a delay of several decades or centuries. Why should the revision of collective conscience apply to the distant past and not to the current problems? Why is it that attempts are made to prevent public awareness regarding an important issue such as the treatment of Islamic culture and thought?
You know well that humiliation and spreading hatred and illusionary fear of the “other” have been the common base of all those oppressive profiteers. Now, I would like you to ask yourself why the old policy of spreading “phobia” and hatred has targeted Islam and Muslims with an unprecedented intensity. Why does the power structure in the world want Islamic thought to be marginalized and remain latent? What concepts and values in Islam disturb the programs of the super powers and what interests are safeguarded in the shadow of distorting the image of Islam? Hence, my first request is: Study and research the incentives behind this widespread tarnishing of the image of Islam.
My second request is that in reaction to the flood of prejudgments and disinformation campaigns, try to gain a direct and firsthand knowledge of this religion. The right logic requires that you understand the nature and essence of what they are frightening you about and want you to keep away from.
I don’t insist that you accept my reading or any other reading of Islam. What I want to say is: Don’t allow this dynamic and effective reality in today’s world to be introduced to you through resentments and prejudices. Don’t allow them to hypocritically introduce their own recruited terrorists as representatives of Islam.
Receive knowledge of Islam from its primary and original sources. Gain information about Islam through the Qur’an and the life of its great Prophet. I would like to ask you whether you have directly read the Qur’an of the Muslims. Have you studied the teachings of the Prophet of Islam and his humane, ethical doctrines? Have you ever received the message of Islam from any sources other than the media?
Have you ever asked yourself how and on the basis of which values has Islam established the greatest scientific and intellectual civilization of the world and raised the most distinguished scientists and intellectuals throughout several centuries?
I would like you not to allow the derogatory and offensive image-buildings to create an emotional gulf between you and the reality, taking away the possibility of an impartial judgment from you. Today, the communication media have removed the geographical borders. Hence, don’t allow them to besiege you within fabricated and mental borders.
Although no one can individually fill the created gaps, each one of you can construct a bridge of thought and fairness over the gaps to illuminate yourself and your surrounding environment. While this preplanned challenge between Islam and you, the youth, is undesirable, it can raise new questions in your curious and inquiring minds. Attempts to find answers to these questions will provide you with an appropriate opportunity to discover new truths.
Therefore, don’t miss the opportunity to gain proper, correct and unbiased understanding of Islam so that hopefully, due to your sense of responsibility toward the truth, future generations would write the history of this current interaction between Islam and the West with a clearer conscience and lesser resentment.
Seyyed Ali Khamenei
21st Jan. 2015
بسم الله الرحمن الرحیم
برای جوانان شمال آمریکا و اروپا ؛
تحولات اخیر در فرانسه و نمونه های مشابه آن در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا واداشت تا به صورت مستقیم با شما درباره این تحولات سخن بگویم. خطاب من به شماست؛ (شما جوانان)، نه به این خاطر که من توجهی به والدین شما ندارم، بلکه به این خاطر که آینده ملت ها و کشورهایتان در دستان شما خواهد بود و افزون بر این می دانم که حس حقیقت جویی در قلب شما جوانان پویاتر و قوی تر است.
خطاب من متوجه سیاستمداران و دولتمردان شما هم نیست زیرا باور دارم که آنان خود خواسته راه سیاستمداری و راستی و حقیقت را جدا کرده اند.
می خواهم با شما درباره اسلام سخن بگویم؛ بخصوص چهره ای که برای شما از اسلام ارائه شده است. تلاش های بسیاری در دو دهه اخیر بخصوص از زمان فروپاشی اتحاد شوروی صورت گرفته است تا این دین بزرگ را در جایگاه دشمنی دهشتناک بنشانند. تحریک احساس ترس و نفرت و استفاده سوء استفاده از آن در کمال تاسف سابقه ای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد.
در اینجا، من نمی خواهم به هراس های مختلفی که کشورهای غربی تا کنون تلقین کرده اند بپردازم. نگاهی گذرا به مطالعات حساس تاریخ معاصر می تواند شما را به این حقیقت برساند که دولت های غربی رفتاری به دور از صداقت و با دورویی با ملت ها و فرهنگ های دیگر داشته اند که از تاریخ نگاری های جدید حذف شده است.
تاریخ های آمریکا و اروپا شرمسار از برده داری، خجل از دوره استعماری و آزرده از سرکوب ملت های رنگین پوست و غیر مسیحی است. محققان و تاریخ دانان شما به شدت شرمنده خونریزی ها به نام مذهب بین کاتولیک ها و پروتستان ها یا به نام ملیت ها در دوران جنگ اول و دوم جهانی هستند. این رویکرد قابل ستایش است.
با ذکر بخشی از این فهرست بلند بالا، قصد بازخوانی تاریخ را ندارم، بلکه می خواهم از شما بخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی غربی ها بعد از چندین دهه بیدار شده است. چرا بازبینی وجدان عمومی برای زمان های دور اجرا می شود و برای مشکلات جاری نه؟ چرا این تلاش ها برای جلوگیری از بیداری عمومی درباره مشکلات عمده مانند برخورد با فرهنگ و تفکر اسلامی صورت می گیرد؟
شما به خوبی می دانید که تحقیر و ترویج نفرت و ترس واهی از «دیگران» مبنایی عمومی برای همه سود بران سرکوبگر است. حال، از شما می خواهم از خود بپرسید چرا سیاست قدیمی گسترش «هراس» و نفرت، اسلام و مسلمین را با حجمی بی سابقه هدف گرفته است. چرا ساختار قدرت در دنیا می خواهد اندیشه اسلامی به حاشیه رانده شود و همچنان پوشیده بماند؟ کدام مفهوم و ارزش های اسلامی باعث اخلال در پیشرفت ابرقدرت ها می شود و کدام منافع هستند که در سایه تحریف وجهه اسلام در امان می مانند؟
حال خواست اول من این است: درباره انگیزه های پشت پرده تخریب چهره اسلام تحقیق و مطالعه کنید.
خواست دوم من این است که در واکنش به سیلی از اقدامات صورت گرفته برای گمراه کردن و پیش قضاوت ها، تلاش کنید تا اطلاعاتی مستقیم و دست اول از این دین را به دست آورید. منطق صحیح مستلزم این است که شما درکی از طبیعت و جوهره آنچه که آنان شما را از آن می ترسانند و می خواهند از آن دوری گزینید، داشته باشید.
اصراری ندارم که شما قرائت من یا دیگر قرائت ها از اسلام را بپذیرید. چیزی که از شما می خواهم این است: اجازه ندهید این پویایی و حقیقت موثر در دنیای امروز با احساسات و پیش قضاوت ها در اختیار شما قرار بگیرد. به آنان اجازه ندهید که با دو رویی، تروریست های مزدورشان را به عنوان نمایندگان اسلام معرفی کنند.
اطلاعات مربوط به اسلام را از منابع اصلی و اولیه آن دریافت کنید. اطلاعات مربوط به اسلام را از قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن بگیرید. می خواهم از شما بخواهم که به صورت مستقیم، قرآن مسلمانان را قرائت کنید. آیا شما تا کنون آموزه های پیامبر اسلام (ص) و اصول انسانی ایشان را مطالعه کرده اید؟ آیا پیام اسلام را از منبعی غیر از رسانه های دریافت کرده اید؟
آیا تا کنون از خود پرسیده اید که چگونه و بر چه مبنایی ، ارزش های اسلام توانست بزرگترین تمدن علمی و فکری را در دنیا ایجاد کند و در طول قرن ها بزرگترین دانشمندان و متفکران را بپروراند؟
من از شما می خواهم اجازه ندهید تصویر سازی موهن و متعرضانه گردابی احساسی بین شما و واقعیت ایجاد کند و باعث شود احتمال داشتن یک قضاوت بی طرفانه از شما سلب گردد. امروز جوامع رسانه ای مرزهای جغرافیایی را در نوردیده اند. با این حال، اجازه ندهید که آنان شما را با مرزهای ذهنی و ساختگی احاطه کنند.
هر چند که کسی به تنهایی نمی تواند این خلاء های ایجاد شده را پر کند، هر کدام از شما می توانید پلی بین تفکرات و عدالت برای خلاء های ایجاد شده برای روشن کردن خود و اطرافیان خود استفاده کنید. هر چند این چالش بین اسلام و شما جوانان ناخواسته است، می تواند سوال هایی جدید در ذهن های کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش برای یافتن پاسخ به این سوال ها فرصتی مناسب برای یافتن حقیقت هایی تازه برای شما ایجاد می کند.
از این رو، فرصت را برای یافتن درکی صحیح و بی غرض از اسلام از دست ندهید تا با حس مسئولیت پذیری شما به سوی حقیقت، نسل آینده بتواند تاریخ این تعاملات بین اسلام و غرب را به صورتی وجدانی روشن تر و رنجش و خشمی کمتر بنگارد.
سید علی خامنه ای
بیست و یکم ژانویه دو هزار و پانزده
I am not charlie
We love the last prophet of Allah who is named Mohammad
Mohammad is the prophet of peace and kindness
He is simbol of brightness of Allah
God create universe because of existence of him
He is the light of God and enlightening of universe
Son of him will come soon and will spread justice as well as spreaded oppression all over the world
We love Mohamaad as well as we love our family and our parents even more so that we are ready to be sacrificed for him or his son called Mahdi
Imam Mahdi or the son of our prophet has come soon for saving humankind from cruel people
We are not charlie.We love peace and justice and development and improvement and Progress
We always pray for his coming and saving us from Saton
please let"s pray for his coming
We love all painstakings and submissive people in the world
The son of Mohammad will come soon. very very very soon if we want him
جدیدا پیامی در شبکه های اجتماعی منتشر شده که من ترسا فیدالگو هستم و 27 سالمه و چند سال پیش در یک تصادف مردم. اگر من رو باور نکنی و این پیام رو برای دیگران نفرستی هر شب میام کنارت می خوابم یا بخوابت میام و میترسونمت یا برات مشکل بوجود میاد و مثل من توی یک تصادف میمیری.
گاهی برخی از ماها با خوندن این جور پیامها متعجب و یا وحشت زده میشیم. درحالیکه اگه اطلاعاتی در مورد ارزش کلیک و بازدید در فضای اینترنت داشته باشیم و اگر بدونیم که کسب کلیک و بالابردن امار بازدید سایت در مدت زمان کوتاه چه ارزشی برای طراحان و مدیران اون سایتها داره و چقدر میتونه قیمت اون سایتها رو بالا ببره نه از اینجور پیامها شگفت زده یا وحشت زده میشیم و نه هیچوقت باورشون می کنیم. چون می فهمیم که یه دیوانه کثیف فقط می خواسته از این طریق آمار بازدید خودشو بالا ببره و به منفعتی برسه.
پس نگران نباشید و هر وقت اینجور پیامها رو دیدید با لبخند اونها رو پاک کنید و به هوش و ذکاوت خودتون افتخار کنید.
شاد باشید
از یاران نزدیک امام صادق علیه السلام بود. آمد خدمت حضرت عرضه داشت: آقاجان! کاش قیام می کردید.
حضرت فرمود (به این مضمون): خدا رو شکر کن که ما قیام نمی کنیم. چون اگر ما قیام کنیم. بعد تو باید زندگیت را رها کنی و شبانه روز در خدمت ما باشی و در کنار ما برنامه های قیام را طراحی و اجرا کنی.
او دارد می آید.خیلی زود
و وقتی بیاید مومن حداقلی در دولتش جایی ندارد.امام زمان اگر بیاید همه چیز حداکثری میشود.در هیچ چیز باکسی تعارف و شوخی ندارد.
دیگر تزویر و ریا و نفاق محلی از اعراب نخواهد داشت.حق و باطل عین روز روشن میشود.کم کاری و تنبلی معنی نمیدهد.
امام زمان با دیگر امامان فرق دارد.اهل مدارا با جبهه نفاق و کفار نیست.او هادم ابنیه شرک و نفاق است.
هزارواندی سال منتظر بوده تا مبید اهل فسوق و عصیان و طغیان باشد.وقتی بیاید حق حاکم میشود و غیرحق نابودشدنی است.
بس است خوش خیالی و تن پروری.
امام ما 313 تا عباس میخواهد.مردانی با قلبهای همچون پاره های آهن و با قوت اراده چهل مرد.
ما چقدر اراده داریم?
آنقدر اراده داریم که برای نماز صبح بیدار شویم? خداوند یک بار به عمر پیغمبرحبیبش قسم یاد کرد و فرمود:
لعمرک انهم لفی سکرتهم یعمهون
هنوز در مستی زندگی هستیم?به زندگی روزمره عادت کردیم.اما . . .
او دارد می آید!
اگر هنوز در خواب غفلتیم دعا کردن برای آمدنش معنایی ندارد وقتیکه قلبمان می گوید نیاید و آماده اجرای دستوراتش نیستیم.
وای بحال ما اگر بیاید.
پیاده روی اربعین مقدمه ظهور است
این یک دلیل منطقی دارد. مولای ما خودش را به جدش معرفی می کند. پس باید اهل عالم جدش را بشناسند. حسین زمانی شناخته می شود که شیعیان در اربعین غوغا کنند و خبرش را عالم فرا بگیرد که
اربعین صدها میلیونها شیعه به سوی مکانی خاص به حرکت در آمدند.
عالم حیرت کنند و بپرسند: به سوی کجا می روند؟ بسوی حسین. حسین کیست؟
و آنگاه که حسین را شناختند، آقایمان می آید و می فرماید:
ألا یاأهل العالم إن جدی الحسین قتلوه عطشانا
وچه زیباست که دستور زیارت اربعین را امام حسن عسکری صادر فرموده. پدر مولایمان برای مقدمه سازی ظهور!
رفقا جانمونیم
هر که دارد هوس ظهور و دیدار مولا بسم الله